به گزارش قدس آنلاین، امسال با وجود کرونا و حساسیتهای آن، خاص و متفاوت از سالهای پیش بود. همزمانی این بیماری با ایام محرم و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) چالشی برای عزاداران حسینی ایجاد کرد که نتیجه آن تبلور عقلانیت دینی و برگزاری شیوههای جدید عزاداری و مشخصاً روضههای خانگی بود. مجتبی حیدری، عکاس اجتماعی که همیشه با ایدهها و نگاههای نو وارد میدانهای فرهنگی و اجتماعی کشور شده است، این بار هم فرصت را از دست نداده و با دوربین خود راوی عشق و محبت مردم به سیدالشهدا(ع) در روضههای خانگی شده است. حالا این عکسها در نمایشگاه «به تو از دور سلام» اکران شدهاند و در امامزادهصالح(ع) تهران برای دید عموم به نمایش درآمدهاند. با مجتبی حیدری، عکاس خوشذوق و انقلابی نمایشگاه «به تو از دور سلام» درباره این نمایشگاه، پدیده روضههای خانگی و البته مشکلات عکاسی در کشورمان به صحبت نشستیم که میخوانید.
• آقای حیدری بگویید ایده عکاسی از روضههای خانگی چطور به ذهنتان رسید؟
** امسال کرونا همهچیز را تحتتأثیر قرار داد و ایام محرم هم به همین واسطه دچار چالش جدیدی شد. اگرچه شیوه و مدل عزاداریها تغییر کرد، اما طبیعی بود که روضه سیدالشهدا(ع) تحت هیچ شرایطی تعطیل نشود. مردم ما هیچوقت روضه را تعطیل نکردهاند بلکه حتی در سختترین شرایط هم شکل آن را تغییر دادهاند. پدر خود من درباره عزاداری در حکومت پهلوی میگوید ما جلوی هیئتمان کفشهای زنانه میریختیم تا فکر کنند اینجا یک میهمانی زنانه است و به این نحو عزاداری را برگزار میکردیم.
پس روضه سیدالشهدا(ع) تعطیل نشده و نخواهد شد. امسال هم به دلیل کرونا متفاوتترین روضهها را برگزار کردیم. این لطف سیدالشهدا(ع) بود که من امسال این کار را انجام دادم و سختیهایش هم برایم شیرین بود. برای این کار به همراه دوستانم گروهی را تشکیل دادیم و از فضایمجازی برای تحقیقات استفاده کردیم و سوژهها را پیدا میکردیم. خودم هم با موتور در محلات مختلف جستوجو میکردم و سعی میکردم به هر جایی که روضهخانگی بود سرک بکشم تا بهترین عکسها را ثبت کنم.
• فقط از روضههای خانگی تهران عکاسی کردید؟
** بله، بیشتر در تهران و حاشیههای تهران عکاسی کردم. به ۳۵ لوکیشن سر زدم و هر هیئت را هم فقط یک بار میرفتم. پیش از مراجعه به هیئتهای خانگی هم از آن عزیزان به نحوی عکس و فیلمی میگرفتم تا با آمادگی سراغ سوژهها بروم.
• حتماً در این پروژه با اتفاقات جذابی هم روبهرو شدید. خاطراتی از این هیئتها تعریف میکنید؟
** من در تمام سالهای عمرم بیشتر به مناطق دورافتاده از شهر، روستایی و مناطق محروم میروم و علاقهام به این مردم بسیار زیاد است. بر همین اساس حاشیه تهران و زندگی مردمی که دارند با سختی زندگی میکنند برای من جذابتر از دیگر نقاط است. وقتی میبینم آنها هم در آن شرایط سخت ارادتمند به سیدالشهدا(ع) هستند و در همان بیابان و منطقه محرومی که در آن زندگی میکنند، چادر زدهاند و یک سقاخانه تدارک دیدهاند و بچههایشان را گذاشتهاند داخل آن چادر، واقعاً شگفتزده میشوم. جالب است بدانید آن منطقه آنقدر سوت و کور است که حتی مخاطب سقاخانهشان هم فقط خودشان هستند، چون کسی از آنجا عبور نمیکند. با این همه، به احترام سیدالشهدا(ع) این کار را کردهاند و همین مسئله برای من خیلی جذاب است. یا آن کسی که خودش مداح و روضهخوان بود، ولی امسال به این دلیل که به کرونا مبتلا شده و در خانه قرنطینه شده بود، تنهایی برای خودش روضه میخواند و گریه میکرد. عکاسی از این افراد برای من جذاب بود.
من پیش ایشان هم رفتم و واقعاً برایم جذاب بود.
• من فکر میکردم آن کودکانی که در بیابان چادر زدهاند احتمالاً متعلق به اهواز، سیستان یا کرمان هستند، یعنی محرومیت عجیبی در آن عکس وجود داشت.
** نه، آن عکس مربوط به همین تهران است؛ تهران بزرگ، تهران قشنگ، تهران رنگارنگ و کلانشهر عزیز که چنین مناطق محرومی هم دارد و کسی از آنها خبر ندارد!
• انگار عکسهای این نمایشگاه فقط چند فریم از روضههای خانگی نیستند بلکه آسیبشناسی مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هم در آنها دیده میشود!
** کاملاً درست متوجه شدید. من همیشه حرفهایم را همینطوری زدهام. روضه سیدالشهدا(ع) فقط گریه و اشک نیست. ما باید از روضه سیدالشهدا(ع) درس بگیریم. به همین خاطر سعی میکنم حرفهایم را اینگونه بزنم. اینها درد من است.
• چگونه به محل امامزادهصالح(ع) برای نمایش آثار رسیدید؟
** همه نمایشگاههای من تا امروز مثل نمایشگاهی که در مشهد برگزار کردیم، خیابانی بوده است. حتی آستان مقدس امام رضا(ع) هم به ما گفتند بیایید در زیرزمین حرم و آنجا نمایشگاه را اکران کنید، اما من قبول نکردم. همیشه در مسیر تردد مردم نمایشگاهها را اکران کردهایم. در تهران هم همینطور بود و آخرینش ماجرای میدان انقلاب و نردههای دانشگاه تهران بود که البته مسئولان فرهیخته دانشگاه تهران با وجود قول همکاری که داده بودند، نمایشگاه ما را نابود کردند. این بار هم تلاش داشتیم در مسیر تردد و حرکت مردم نمایشگاه عکاسی «به تو از دور سلام» را اکران کنیم که نشد. من در همین ارتباط با یکی از دوستان درددل میکردم که آن دوست پیشنهاد داد در امامزادهصالح(ع) آثار را به نمایش بگذاریم و من هم قبول کردم. با حاج آقای «بیآزار» هم صحبت کردیم و ایشان با محبتشان فضا را به طور کامل در اختیار ما قرار دادند تا بتوانیم از امکانات موجود استفاده کنیم.
• به نظرم در این شرایط کرونایی انتخاب امامزادهصالح(ع) انتخاب مناسبی بود.
** بله، اینجا هم محل مراجعه مردم است. در ایام کرونا که همهجا بسته است، اینجا فرصت خوبی است تا ما در امنیت کامل نمایشگاه را برگزار کنیم. حداقلش این است که کسی عکسها را پاره نمیکند و ماجرای دانشگاه تهران تکرار نمیشود!
• ظاهراً ماجرای دانشگاه تهران بدجور روی دل شما سنگینی کرده است!
** بله! در آن اتفاق انگار ما را به رگبار بستند. جانبازی فقط این نیست که در میدان جنگ مجروح شوی، به نظر من اینها هم گلوله است.
• به غیر از عکسهای خودتان آیا از دیگر عکاسان هم اثری در نمایشگاه وجود دارد؟
** نه، این یک نمایشگاه انفرادی است، چون ما برنامه گروهی نداشتیم. البته همین چندوقت پیش بود که یک نمایشگاه گروهی از همین جنس در چالدران داشتیم، اما چون این مجموعه به صورت گروهی عکاسی نشده بود و عکسهایی که دوستانم فرستادند در یک مجموعه واحد و یک شکل قرار نمیگرفتند، تصمیم گرفتم نمایشگاه را انفرادی برگزار کنم، اما قطعاً دوست دارم همین موضوع را با دوستانم به صورت گروهی هم برگزار کنیم.
• وضعیت اقتصاد هنر عکاسی در کشور ما چگونه است؟
** در ایران و در هر کجای دنیا برای خرید هر چیزی باید پول داد، اما برای عکاسی پولی نمیدهند و میگویند عکس را باید رایگان بگیریم! عکس است دیگر! نمیدانند عکاس برای این عکس چقدر زحمت کشیده و چه هزینه مالی و زمانی برایش داشته است. باید این فرهنگ به وجود بیاید که از عکاس هم حمایت کنیم نه اینکه عکس او را کپی و استفاده کنیم. باید به این کار احترام بگذاریم و محصولی که این بچهها تولید کردهاند را بخریم. شما برای هر هنری مثل تئاتر، سینما، موسیقی، کتاب و غیره هزینه پرداخت میکنید، اما برای عکس نه. البته ما دیگر از این مراحل گذشتهایم و پس از سالها دوندگی در کوچه و خیابانها همه خواستهمان این است که مردم کارهایمان را ببینند. مسئولان فرهنگی کشور هم که تمامشان به خواب زمستانی رفتهاند و هیچ خبری از آنها نیست.
• عکاسی از هیئتهای خانگی در ایام محرم و صفر، اتفاق خوبی بود. اگر از این حرکتها حمایت نشود قطعاً عکاسان متعهد و جهادی ما خسته خواهند شد.
** من سالهاست خسته شدهام! خستگی من مربوط به امروز نیست. فقط عشق به سیدالشهدا(ع) ما را سر پا نگه داشته است. دو سال است ارشاد مجوز فعالیت سایت ما را صادر نمیکند و من نمیدانم چرا؟ مگر ما دشمن هستیم؟ ما که موافق جریان نظام حرکت میکنیم. البته وقتی دانشگاه تهران به عنوان یک نهاد فرهیخته و فرهنگی کشور، به آن شکل نمایشگاه ما را نابود میکند، از دیگر نهادها چه توقعی میتوان داشت؟ این را هم بگویم که همه نهادها ما را میشناسند، پس چرا هیچ کاری نمیکنند؟ ما هنوز در مجموعه «سو ایمیج» مشکل مکان داریم. در صورتی که اگر ذرهای امکانات و پشتیبانی داشته باشیم، کارهای بسیار بزرگی میتوانیم انجام دهیم.
• متأسفانه در عکاسی کارهای بر زمین مانده زیاد وجود دارد و مسئولان عکاسی را به عنوان یک هنر جدی و مهم قبول ندارند!
** در دیدار جهادگران مسئول با رهبر معظم، به ایشان گفتند: ما فلان فعالیتها را برای روستاها انجام دادهایم و کلی از خودشان تعریف کردند. رهبری فرمودند: «بروید اینها را به مردم بگویید، چرا به من میگویید!؟ بروید یک کار رسانهایِ عاقلانه و هنرمندانه انجام بدهید».
اما پس از آن جلسه هیچ اتفاقی نیفتاد و سازمان جهاد سازندگی کاری نکرد.
قرارگاه پیشرفت و آبادانی چه کار کرد؟ هیچ کار!
اما ما که بلدِ این کار هستیم و قصد کمک داریم، چرا از ظرفیت ما استفاده نمیشود؟ ما میتوانیم نیرو و ایده تجمیع کنیم، ولی اینها ما را جدی نمیگیرند. من ۳۸ سالهام،
اما وقتی در جلسات اینها شرکت میکنم به من در زمان میوهخوریشان فرصت صحبت میدهند! یک بار در صفحه اینستاگرامی خودم بسیاری از این دوستان مسئول را مورد خطاب قرار دادم و پرسیدم در مواجهه با فرمان رهبری چه کار کردهاید؟ وقتی انتقاد کردم صدای همه بلند شد که چرا داری جبهه انقلاب را نقد میکنی، ولی مشکلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ما با این کارها حل نمیشود. ما در خط نظام و انقلاب هستیم و خودمان را بارها ثابت کردهایم. به جای این همه خرجهای بیهوده از ما حمایت کنند که ایده، نیرو و تجربه داریم.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما